بسیاری از روانشناسان ورزشی معتقدند که مربیان و ورزشکاران در سال های اخیر به این نتیجه رسیده اند که به منظور دستیابی به اهدافشان به مهارت های روانی بیش از مهارت های جسمانی نیاز دارند. در بین عوامل روان شناختی موثر در ورزش قهرمانی، اعتماد به نفس و اضطراب، بخش وسیعی از مطالعات را به خود اختصاص داده و در این زمینه تحقیقات فراوانی انجام شده است. ورزشکاران نخبه سطوح بین المللی اعتماد به نفس را به عنوان مهمترین مهارت روانی در تبیین قدرت روانی و موفقیت خود شناسایی کرده اند. اعتماد به نفس در ورزش، اعتماد به نفس ورزشی نامیده می شود که به عنوان باور یا درجه اطمینان فرد در مورد توانایی های خود جهت کسب موفقیت در ورزش تعریف شده است. شاید بتوان گفت اعتماد به نفس ورزشی مهمترین عامل تاثیر گذار بر عملکرد ورزشی است. منابع اعتماد به نفس ورزشی از جمله عواملی هستند که در شکل گیری اعتماد به نفس ورزشی نقش مهمی دارند. منابع اعتماد به نفس ورزشی شناسایی شده بوسیله "ویلی" شامل نه منبع: تسلط بر مهارت، نمایش توانایی، آمادگی جسمانی/روانی، خود ابرازی بدنی، حمایت اجتماعی، رفتار رهبری مربی، تجارب جایگزین، آسایش محیطی و موقعیت دلخواه می شود. منابع اعتماد به نفس ورزشی به عنوان مهمترین فاکتور حیاتی در توسعه و حفظ سطوح اعتماد به نفس ورزشکاران شناخته شده اند . ویلی و همکاران عنوان نمودند که شناسایی منابع اعتماد به نفس ورزشکاران قبل از هر نوع مداخله ای جهت تقویت اعتماد به نفس، حائز اهمیت است.
تمرين و مهارتهاي رواني در کنار تمرين جسماني نقش مهمي در افزايش آمادگي ورزشکار دارد به طوري که مهارتهاي رواني ورزشکار کمک ميکند تا علاوه بر اين که از ورزش بيشتر لذت ببرد، بتواند فعاليت ورزشي را به شکل مطلوبتري انجام دهد و به موفقيتهاي ورزشي نايل آيد. ورزشکاران حرفهای معتقدند که عوامل روانی از جمله تعیین هدف و انگیزش نقش مهمی در موفقیتهای آنان داشته است. در این رابطه، امروزه وجود روانشناس ورزشی در ورزش حرفهای بسیار متداول است و به ورزشکاران در یادگیری مهارتهای روانی کمک میکند. به دلیل عدم آشنایی برخی مربیان و ورزشکاران در مورد چگونگی آمادهسازی روانی ورزشکاران و تاثیرات آن، این امر مورد غفلت قرار گرفته است. در حالی که در گذشته بیشتر به آمادهسازی جسمانی تاکید میشد ولی امروزه توجه و تاکید خاصی بر آمادهسازی روانی میشود.
جك نيكلوس , لاري برد , رجي جكسون و فرانتاركنتون و بسياري از ورزشكاران بزرگ براي بخش ذهني و رواني د رمسابقات اهميت بسيار بالايي قائلند و معتقدند اين مسئله در تعيين نتيجه, اعتبار بالايي دارد. منظور آنها از اعتبار دادن بسيار بالا به آمادگي رواني اينست كه هنگاميكه قهرمانان از نظر مهارتهاي بدني در سطح بالايي قرار ميگيرند و همان سطح بالايي مسابقات آماده ميشوند, احتمالاً فردي موفق ميشود كه از نظر رواني آمادگي داشته باشد (مارتنز ، راينر؛ 1373).
مهارتهاي رواني به ورزشكاران اجازه ميدهد تا در هنگام مسابقه اعتماد به نفس پيدا كند و اطلاعاتي براي او فراهم كند كه باعث ميشود بدن و ذهن براي اجراي بهينه آمادگي پيدا كنند و سبب بروز پيشرفت در ورزشكارميشود(وست دبورآ، بوچز، چالزآ؛ 1374) و نهايتاً به افزايش عملكردهاي ورزشي آنها,تعديلهيجانات, افزايش تمركز,توسعة اعتماد به نفس, بالا بردن ميزان يادگيري و... منجر خواهد شد (آقا علي نژاد،حميد؛ 1376).
چندين نظريه در رابطه با تمرين مهارتهاي رواني وجود دارد. يكي از آنها اينست كه مهارتهاي رواني فقط در ارتباط با ورزشكاران غير حرفهاي است كه قاعدتاً اين موضوع را مشخص خواهد كرد زيرا اگر مهارتهاي رواني آموخته شود, نهايتاً اثرات بسيار مفيدي براي تمام ورزشكاران دارد.
نظرية دوم اينست كه برنامة تمرين مهارتهاي رواني فقط براي ورزشكاران حرفهاي است كه اين موضوع هم قابل تأييد نميباشد زيرا روانشناسان ورزشي برنامههايشان را در ارتباط با جوانان, ورزشكاران در حال پيشرفت و حتي افراد خاص مانند عقبماندگان ذهني, معلولين جسمي و ناشنوايان طرحريزي ميكنند.
و نهايتاً سومين نظريه اينست كه مهارتهاي رواني سريع آموخته ميشوند. اكثر مربيان و بازيكنان فكر ميكنند كه اين مهارتها را سريع خواهند آموخت و فقط در طي چند جلسه بازخورد مثبتي براي آنها مهيا خواهد شد, در صورتيكه تمرين اين مهارتها به زمان و تمرين مناسب نياز دارد (فولهام، آ؛ 1999).
هرچند محتواي برنامههاي آمادگي رواني, در رشتههاي مختلف ورزشي متفاوت است ولي بر اساس اظهارات ويلي, تمامي برنامههاي آمادگي رواني داراي موضوعات مشتركي هستند كه از جمله ميتوان به مهارتهاي كنترل توجه(تمركز), انگيزش, توسعة اعتماد به نفس, تصويرسازي ذهني, هدفگزيني مهارتهاي خودآگاهي و عزت نفس اشاره نمود (ويلي، 1986)
مارتنز در كتاب روانشناسي ورزشي مهارت پايه را جهت تمرينات رواني مطرح ساخته است كه شامل:
1 ـ مهارتهاي تصويري
2 ـ تنظيم انرژي رواني
3 ـ تنظيم فشار قوي
4 ـ مهارتهاي توجه
5 ـ مهارتهاي تدوين اهداف
او معتقد است اين مهارتهاي رواني ارتباط نزديك و دروني با هم دارند و توسعة يك مهارت به پيشرفت مهارتهاي ديگر كمك ميكند
نظرات شما عزیزان: